در قالب word و در 256 صفحه، قابل ویرایش.
لزوم احياي ارزشهاي بافتهاي تاريخي از ديرباز مورد توجه بوده و كشورهاي پيشرفته جهان با اجراي برنامه ها و دستورالعملهاي خاص، به رونق بافتها و نواحي باارزش قديمي خود همت گماشته و هويت فرهنگي گذشته خود را دوباره زنده كردهاند.
امر احيا و حفاظت از بافتهاي باارزش تاريخي از اجزاي پيكره فرهنگي جامعه به شمار مي آيد و تحقق آن به فعاليتهاي فرهنگي مداوم نياز دارد، زيرا ميراث تاريخي تبلور فرهنگ گذشته و صيانت آينده هر جامعه است. در اين نوشتار سعي شده تا با تأكيد بر بهسازي و مناسبسازي محيطهاي شهري طي برنامههاي كوتاهمدت و بلندمدت به نقش سازندة سازمانهاي ذيربط اشاره شود، تا با روشن شدن مسئوليتهاي مرتبط و همكاريهاي مستمر آنها كار احياي ارزش هاي تاريخي (كه در اين گفتار بيشتر تأكيد بر احيا و مرمت بافتها و بناهاي باارزش است)، در چارچوب ضوابط و ديوان سالاري متداول و دست و پاگير دستخوش مشكل و معضل نشود.
بدون شك، نقش و مشاركت مردم در امر بازسازي و احياي ارزشها اهميت خاصي داشته و بدون مشاركت مردم امر بازسازي موفق نخواهد بود و سرمايهگذاريهاي كلاني را طلب ميكند. چنانچه در امر بازسازي خود مردم شريك و همراه باشند. اجراي برنامهها سريعتر به نتيجه ميرسد، تجربه جهاني نشان ميدهد كه هرچه مردم به ارزش اين اثار آگاه باشند در اجراي برنامه ها سريعتر به نتيجه مي رسد جهت احيا و نگهداري آن بيشتر ميكوشند. در واقع، هسته تاريخي شهرها و بافتهاي با ارزش علاوه بر محتويا فرهنگي و معنوي خود به منزله سرمايههاي عظيم اقتصادي شمرده ميشوند و در اين سرمايه مردم شريك و سهيم اند و مشاركت آنها ميتواند امر بازسازي را به نتايج چشمگيري هدايت كند.
احيا و هويت بخشيدن به آثار باارزش باعث رونق و پويايي گذشته خواهد شد. لازم است دولت به سرمايه گذاريهاي لازم همراه با مشاركت مردم همت گمارده تا ارزشهاي اقتصادي، اجتماعي و كالبدي دوباره در هسته تاريخي شهرها زنده و فعال شوند. بايد گفت كه در روند تنوعبخشي و تجديد سازمان در اين مكانها بايد چنان عمل شود كه هويت و اصالت آنها از دست نرود. در اين مقاله، سعي شده رابطه فرهنگ، ميراث تاريخي و احياي ارزشهاي گذشته و تجديد حيات و امر بهسازي مناسبسازي محيط و ارزشهاي اقتصادي مورد بحث قرار گيرد.
واژههاي كليدي:
صيانت فرهنگ معماري، محيط مصنوع، ضرايب مستور، توسعه درون شهري، هويتبخشي، سياستهاي فراگير.
پيشينه حفاظت آثار تاريخي و ميراث فرهنگي به بيش از پانصد سال پيش از ميلاد مسيح باز مي گردد داريوش شاه در كتيبه اي از آيندگان ميخواهد كه آنچه را او برجاي نهاده است تخريب نكنند. كتيبههايي نيز به عنوان نمونه هاي ديگر در ستونهاي كاخ آپادانا در تخت جمشيد، براي اطلاع آيندگان از احوال، حفظ آثار و شرايط فرهنگي و آداب و رسوم و زندگي مردم آن زمان در اعماق دو متري زمين يافت شده است.
در دوران گذشته، اعتقاد و باورهاي مردم، نگهداري و حفظ بناها و آثار باارزش را تضمين مي كرده است. روشهاي گوناگوني در زمينه نگهداري آثار تجربه شده است، يكي از اين روشها، فرهنگ وقف است كه روش هاي آن در وقف نامه ها آمده است. نخستين تكليفي كه براي متولي در اين وقفنامهها منعكس شده، همانا حفاظت، نگهداري و مرمت مورد بحث است.